امان از دست این پسر شیطون! فکرشو بکنید. تو این سن، تو یه روز یک کلاس رو پیچونده و از یه کلاس دیگه اخراج شده! البته این قضیه کلی برای ما مسئله ساز شده. بذارین اول کامل بگم چی شده تا بعد. سید علی هفته ی پیش، روز تولدش کلاس نقاشی و سفال داشته. البته بچه ام قبل از رفتن به من گفتکه امروز حوصله کلاسو نداره ولی من اصرار کردم که بره. خلاصه وقتی رفته سر کلاس نقاشی، تا حواس معلمشون نبوده سریع رفته بیرون و کلاس رو دو در کرده. سر کلاس سفال هم به نقل از خودش، کارشو تموم کرده و حوصله اش سر رفته. بعد شروع کرده به حرف زدن با بچه ها. معلمشون هم گفته می خوای بری بیرون؟ سید علی هم گفته آره، بهترم هست. و خلاصه اخراج شده. البته من فکر می کنم خودش اصلا نفهمیده ...